loading...
علمی
محمد امین بازدید : 40 جمعه 24 آبان 1392 نظرات (1)

ابوجعفر محمد بن موسای خوارزمی ریاضیدان، ستاره‌شناس، فیلسوف، جغرافیدان و مورخ شهیر ایرانی[۲][۳][۴] در دوره عباسیان است. وی در حدود سال ۷۸۰ میلادی (قبل از ۱۸۵ قمری)[۱] در خوارزم (ازبکستان کنونی) زاده شد. ابن ندیم و قفطی اصالت او را از خوارزم می دانند. لقب وی معمولاً اشاره به شهر خوارزم دارد که همان خیوه کنونی واقع در جنوب دریاچه آرال مرکزی و بخشی از جمهوری ازبکستان است.[۱] شهرت علمی وی مربوط به کارهایی است که در ریاضیات، به‌ویژه در رشته جبر، انجام داده به طوری که هیچیک از ریاضیدانان سده‌های میانه مانند وی در فکر ریاضی تأثیر نداشته‌اند و وی را «پدر جبر» نامیده‌اند.[۵] جرج سارتن، مورخ مشهور علم، در طبقه‌بندی سده‌ای کتاب خود مقدمه‌ای بر تاریخ علم سده نهم هجری قمری را «عصر خوارزمی» می‌نامد.[۶][۷]

خوارزمی ریاضی‌دان بنام قرون وسطی است که حاصل تحقیقات و تألیفات او هنوز مورد استفاده می‌باشد و کتاب جبر و مقابله او را بسیاری از مترجمان مشهور قرون وسطی ترجمه کرده‌اند. بیشترین چیره‌دستی وی در حل معادله‌های خطی و درجه دوم بوده‌است. کتاب Algoritmi de numero Indorum که ترجمه کتاب جمع و تفریق با عددهای هندی او به لاتین است باعث شد تا دستگاه عددی در اروپا از عددنویسی رومی به عددنویسی هندی-عربی تغییر یابد؛ چیزی که هنوز نیز در اروپا و دیگر نقاط جهان فراگیر است.[۸] واژه جبر را اروپائیان بطور کلی از کتاب خوارزمی و اصطلاح امروزی الگوریتم (Algorithmus) از نام خوارزمی گرفته شده است. به هنگام خلافت مامون، وی عضو دارالحکمه که مجمعی از دانشمندان در بغداد به سرپرستی مامون بود، گردید. خوارزمی کارهای دیوفانت را در رشته جبر دنبال کرد و به بسط آن پرداخت.

زندگی

اگرچه الخوارزمی صاحب آثار متعدد و فراوان در زمینه‌های گوناگون علمی است، ولی با این وجود از شرح زندگانی وی کمتر آگاهی‌های قابل اعتمادی یافت می‌شود و عمده مطالعات براساس زندگی علمی وی و بیشتر توجه به آثار او بدون در نظر گرفتن شخص مولف معطوف بوده است. تولد وی را از حدود ۱۶۴ هجری قمری تا ۱۸۴ هجری قمری – به اختلاف – ذکر کرده‌اند و مرگ وی به سال ۲۳۲ هجری قمری قابل اعتمادتر است. همانطور که از نام وی بر می‌آید، باید در شهر خوارزم به دنیا آمده باشد، اما به گفته طبری[واژه‌نامه ۱] که در پسوند نام محمدبن موسی الخوارزمی عنوان قُطرُ بُلّی را نیز افزوده، بعید نیست در جایی میان دجله و فرات زاده شده باشد و به واسطه پدران و اجداد خویش به خوارزم[واژه‌نامه ۲] منتسب است. همچنین طبری به وی لقب «المجوسی» می‌دهد که نسبت او را به مغان زرتشتی می‌رساند و گمان می‌رود پدران او و حتی خودش، باید تا مدتی بر این دین و آیین بوده باشند. با این حال از اسلام آوردن خوارزمی هم یقین حاصل شده چرا که در مقدمه کتاب جبرش از خویش تصویر مردی معتقد و متعصب به دین اسلام را معرفی می‌کند. وی در رساله جبر و المقابله خود آورده است:

« خدایی که محمد (ص) را روزگاری به پیامبری فرستاد که پیوند مردم با پیامبران گسسته شد و حق ناشناخته ماند... ؛ پیامبری که با آمدنش کوردلان بینا شدند و گمراهان از هلاکت رهایی یافتند... ؛ خدا بر محمد و خاندانش درود فرستد  »

از این کلام بر می‌آید که وی هنگام تالیف این کتاب مسلمان بوده است. بنابه نظر طبری وی سخت پایبند به مذهب تسنن بوده و در ایام خلافت مامون نیز عضو دارالحکمه بغداد بوده است.[۹][۱] به نظر می‌رسد خوارزمی از خانواده‌های ماوراءالنهری و خراسانی بوده باشد که هنگام بنای شهر بغداد به دست منصور[واژه‌نامه ۳] خلیفه عباسی در آنجا رحل اقامت افکنده و به نواحی قطربل و شاید به روستای دیرالمجوس (وطن علی بن عباس مجوسی[واژه‌نامه ۴]، طبیب قرن چهارم هجری) منسوب شده است که علاوه بر نسب خوارزمی، قطربلی و مجوسی هم خوانده می‌شود.[۱]

شرایط دوران خوارزمی

تندیس خوارزمی در روبرو دانشکده ریاضی دانشگاه امیرکبیر

پس از سقوط امویان[واژه‌نامه ۵] در ۱۳۲ هجری قمری و روی کار آمدن عباسیان، ایرانیان که در پیروزی عباسیان نقش اصلی را داشتند برای نخستین بار (پس از سقوط خوارزمشاهیان[واژه‌نامه ۶] بدست امویان)مناصب مهم و حساسی را در دستگاه خلافت به دست گرفتند. توجه خاص ایرانیان به ریاضیات، نجوم، پزشکی، فلسفه و دیگر شاخه‌های علوم عقلی موجب شد که خلفای عباسی نیز تحت نفوذ وزیران و کارگزاران ایرانی خود، اندک اندک به حمایت از دانشمندان علاقه‌مند گردند. چند سالی پیش از زاده شدن خوارزمی، و در سال ۱۶۰ قمری، هارون[واژه‌نامه ۷]، خلیفه مقتدر عباسی به خلافت رسید. در زمان هارون خاندان ایرانی برمکیان[واژه‌نامه ۸]، که سابقه‌ای کهن در پرداختن به علوم و حمایت از دانشمندان داشتند، به قدرت و اعتباری کم نظیر دست یافتند. برمکیان از همهٔ امکانات خود برای ترجمهٔ آثار علمی از زبان‌های پهلوی یا همان فارسی میانه (زبانی که پیش از فارسی دَری دست کم تا سدهٔ دوم هجری در ایران رواج داشت)، یونانی و سریانی (زبان کهن مردم سوریه) و پیشبرد پژوهش‌های علمی و فلسفی بهره بردند.[۱۰]

کوشش‌های برمکیان موجب شد مسلمانان گام‌های بلندی را در زمینهٔ علوم مختلف بردارند. اما افزایش روز به روز شهرت و قدرت برمکیان، نگرانی هارون و دیگر بزرگان خاندان عباسی را برانگیخت و در نتیجه هارون در اواخر دورهٔ خلافت خود (سال ۱۸۷ قمری) برخی افراد این خاندان را کشت و بقیه را زندانی کرد. ۶ سال بعد هارون درگذشت و فرزندش امین[واژه‌نامه ۹] به خلافت رسید. دوران کوتاه خلافت امین نیز سراسر به جنگ و خونریزی گذشت. نابودی برمکیان، مرگ هارون و ناآرامی‌های دورهٔ خلافت توقفی کوتاه در روند پیشرفت علمی مسلمین ایجاد کرد. اما در سال ۱۹۸ قمری، با به خلافت رسیدن مأمون که در محیطی ایرانی رشد کرده بود و فرهنگ ایرانی تأثیر بسیاری بر او گذارده بود، توجه به پژِوهش‌های علمی به مراتب بیش از روزگار هارون شد.[۱۰]

به طور کلی دوران عباسیان، شاهد رشد فعالیت‌های علمی و تحقیقی در همه زمینه‌هایی بود که به دین و دنیای مسلمانان بر می‌گشت. آشنایی مسلمین با علم و یا مباحث مربوط به کلام در واقع از عهد اموی نشأت و اساس گرفت و این عهد بود که در طی آن، در عراق و شام و مصر، کسانی که با علم و فلسفه یونان و هند و ایران آشنایی داشتند به اسلام گرویدند و یا به خدمت خلفاء و حکام مسلمان در آمدند.[۱۱] اگر چه سفّاح[واژه‌نامه ۱۰] نخستین خلیفهٔ عباسی- ۱۳۲ تا ۱۳۶ ه. ق توجهی به علوم نداشت و اما فعالیت‌های علمی در حکومت بنی عباس در واقع از زمان خلافت منصور و بنای شهر بغداد شروع و گسترش یافت. منصور به نجوم، طب و کیمیا علاقه داشت تا جایی که بدون مشورت با ستاره شناسان به کاری دست نمی‌زد. بدین گونه بود که نوبخت[واژه‌نامه ۱۱]اخترشناس ایرانی و ماشاء الله یهودی[واژه‌نامه ۱۲]ایرانی بهمراه وزیر منصور به بغداد نزدیک شدهو نقشه شهر را طراحی کردند. هارون موقعی به خلافت نشست که مسلمانا ن با اندیشه و آثار یونانیان و ایرانیان آشنا شده بودند و مترجمان بسیاری را در رشته‌های گوناگون در محلی به نام بیت الحکمه مأمور ترجمه کتب کرده بودند. در این هنگام بود که محمد بن موسی خوارزمی برای استفاده از کتب، مطالعه و تحقیق به بیت الحکمه می‌آمد چون آنجا هم کتابخانه و هم مرکز ترجمه، تألیف و تحقیقات علمی شده بود.[۱۱] لازم به ذکر است که بیت الحکمه یا خزانه الحکمه به تقلید از دارالعلم جندی شاپور[واژه‌نامه ۱۳] (در دوره ساسانیان[واژه‌نامه ۱۴]) ایجاد شد.[۱][۱۲] این مرکز نخستین بار در عهد هارون الرشید تاسیس شد و در عهد مامون به کمال رسید. ظاهراً فعالیت اصلی آن ترجمه آثار علمی و فلسفی یونانی الاصل بود. بدین ترتیب در آنجا کتابخانه‌ای به نام خزانه الحکمه تاسیس شد، که همه کتابخانه خلافتی در اختیار و کنترل خوارزمی بود.[۱]

دستآوردهای خوارزمی

گوید قبل از اینکه محمد بن موسی خوارزمی در دارالحکمه مستقر شود او را به سرزمین هند فرستادند تا حساب هندی را بیاموزد خوارزمی پس از بازگشت از هند دو اثر «حساب الهند» و دیگری «الجبر و المقابله» را نگاشت. وی نتایجی را که یونانیان و هندیان بدست آورده بودند را تلفیق کرد و بدین ترتیب سبب انتقال مجموعه‌ای از معلومات جبری حسابی شد که در ریاضیات قرون وسطی تاثیر عمیقی گذاشت.[۱۳]

خوارزمی در دربار مامون عباسی بسیار مورد توجه قرار داشته، وی بزرگترین ریاضیدان دربار و از منجمین و مشاورین رصدهای بیت‌الحکمه عباسی به حساب می‌آمده. گویند مامون بخش‌های مربوط به هند را بدو واگذار کرده بود که این نشان از آشنایی وی به علوم و سرزمین‌های هند دارد.[۱۴] وی همچنین مسئول تهیه اطلسی از نقشه‌های آسمان و زمین بود. شاید وی از جمله کسانی بوده که در اندازه گیری طول نصف النهار کره زمین در دشت سنجار شرکت داشته است.[۱]

واثق خلیفه[واژه‌نامه ۱۵] از قراری که ابن خردادبه[واژه‌نامه ۱۶] حکایت می‌کند تحت تأثیر ذوق کنجکاوی، محمد بن موسی خوارزمی منجم را با عده‌ای به بیزانس فرستاد تا دربارة محل غاری که می‌گویند اصحاب کهف در آنجا مدفون شده‌اند تحقیق کند.[۱۱]

پایه گذاری علم جبر و مقابله

Khiva, Uzbekistan. Statue of Al-Khwarizmi
صفحه‌ای از کتاب جبر خوارزمی

محمد بن موسی خوارزمی در قرن سوم هجری، علمی را برای نخستین بار صورتبندی و تدوین کرد که خود آنرا «الجبر و المقابله» نامید، علمی که تمام شرایط یک دانش واقعی را داشت، یعنی همان که اروپاییان از آن به «ساینس» تعبیر می‌کنند. این ریاضی دان توانست با این دانش تمام معادلات درجه دوم زمان خود راحل و راه را برای حل معادلات درجه بالاتر هموار کند.

یک موضوع تاریخی را امروزه نمی‌توان انکار کرد و آن این است که محمد بن موسی خوارزمی، معلم واقعی ملل اروپایی جدید در علم جبر بوده است

—آریستید مار پژوهشگر برجستهٔ فرانسوی

بر اساس الواح بابلی و آثار برجای‌مانده از محاسبه‌گران هندی در عهد باستان، مردمان بابل و هند به حل حالات خاصی از معادلات درجه دوم موفق شده بودند، اما آن‌ها راه حل‌های خود را فقط به صورت دستور ارائه کردند؛ یعنی این راه حل‌ها، که برای رفع نیازهای زندگی روزمرة آنان ارائه شده بودند و نه به منظور گسترش دانش ریاضی، فاقد براهین علمی بودند. ابتکار خوارزمی در آن است که وی نخست همة معادلات درجه دوم شناخته‌شدة زمانش را بررسی می‌کند؛ در مرحلة دوم روش حل هریک از آن‌ها را ارائه می‌دهد؛ سرانجام در مرحلة سوم، این روش‌ها را با کمک علم هندسه اثبات می‌کند؛ مؤلفه‌هایی که درمجموع علم جدیدی به نام «جبر» را تشکیل می‌دهند. این علم، که از طریق ترجمه‌های لاتینی کتاب خوارزمی در قرون وسطی به اروپا راه یافت، هم در قرون وسطی و هم در عصر رنسانس تحول بزرگی در علم ریاضیات را موجب شد، چنان‌که در قرن شانزدهم میلادی نیکولو تارتالیا[واژه‌نامه ۱۷] و کاردان[واژه‌نامه ۱۸]، ریاضی‌دانان ایتالیایی که با ترجمة لاتینی جبر و مقابله، آشنا بودند روش این ریاضی‌دان ایرانی را برای حل معادلة درجه سوم تعمیم دادند و بدین‌ترتیب گام دیگری در گسترش ریاضیات برداشتند.[۱۵]

خوارزمی کارهای دیوفانتوس[واژه‌نامه ۱۹]را در رشته جبر را دنبال کرد و به بسط آن پرداخت با توجه به این ابداع بزرگ ثابت کردند که علم نژاد و فرهنگ نمی‌شناسد و محصول ذهن انسان‌های متفکری است که در این عرصه تلاش می‌کنند.[۱۵] این علم از طریق کتاب وی «المختصر فی حساب الجبر و المقابله» در جهان اسلام شهرت یافت و ریاضیدانان بعد از خود را بشدت تحت تاثیر قرار داد که در سده ۱۲ میلادی به لاتین ترجمه شد.[۱۶]

خوارزمی نخست عدد را به صورت ترکیبی از واحدها توصیف می‌کند، سپس اصطلاحاتی را که در علم جبر به کارمیروند را تعریف می‌کند. این اصطلاحات عبارتند از «شیئ»، «مال»، «عدد» یا «درهم». سپس به تقسیم بندی معادلاتی می‌پردازد که از ترکیب‌های مختلف این اصطلاحات با یکدیگر ایجاد می‌شوند. به این ترتیب شش دسته معادله از درجات اول و دوم بدست می‌آید[۱۷]:

   ۱ شیئ‌هایی مساوی با عددی است                     ax=b
   ۲ مالی مساوی با عددی است                         x^۲=b
   ۳ مالی مساوی با شیئ‌هایی است                    x^۲=ax
   ۴ مالی به اضافهٔ شیئ‌هایی، مساوی عددی است       x^۲+ax=b
   ۵ مالی به اضافهٔ عددی، مساوی شیئ‌هایی است       x^۲+a=bx
   ۶ مالی مساوی با شیئ‌هایی به اضافه عددی است    x^۲=bx+a

جبر خوارزمی کتابی مقدماتی در ریاضیات است که هدف آن بنابه گفته وی فراهم آوردن چیزی استکه مردم پیوسته درباره مسائل ارث و وصیت و تقسیم اموال و املاک و رسیدگی‌های حقوقی و بازرگانی و در انجام دادن معاملات گوناگون با یکدیگر یا در آن هنگام که پای تقسیم کردن زمین و حفر مجاری آب ومحاسبات هندسی و غیره میان می‌آید بدان نیاز دارند. در واقع فقط قسمت اول این کتاب را می‌توان مربوط به جبر و مقابله به معنی کنونی این اصطلاح علمی دانست. قسمت دوم کتاب درباره اندازه گیری‌های علمی است وقسمت سوم آن به مسائل وصیت و تقسیم ارث اختصاص دارد.[۹]

جبر در نگاه خوارزمی همان معادلات درجه اول و علی‌الخصوص درجه دوم است، او نظریه‌ای علمی برای حل معادلات درجه دوم ارائه می‌کند. البته مراد از نظریه علمی حل یک معادله درجه دو برای اولین بار نیست چراکه بابلیان و هندیان پیش از خوارزمی دستورهایی برای حل بعضی از معادلات داده بودند.[۱۸]

این محاسبات برای مسائل روزمره مثل تقسیمات زمین بوده و صرفاً نظریه علمی نبوده‌اند. دانش پژوهان بر سر این که چه مقدار از محتوای کتاب از منابع یونانی و هندی و عبری گرفته شده‌است اختلاف نظر دارند. معمولاًٌ در حل معادلات دو عمل معمول است خوارزمی این دو را تنقیح و تدوین کرد و از این راه به واردساختن جبر به مرحله علمی کمک شایانی انجام داد. خوارزمی در کتاب خود به جای مجهول درجه اول یعنی (X) از کلمه شیئ به معنی چیز نامعلوم استفاده می‌کند. عیسویان اروپا در اسپانیا هنگامی که کتاب‌های مسلمانان را به زبان خود ترجمه کردند، کلمه عربی «شیئ» را با اندکی تحریف با تلفظ «Xei» برگرداندند و پس از آنکه نوشتن معادلات به صورت نماد گذاری معمول شد (قرن ۱۶) اروپاییان «X» را به عنوان حرف اول آن واژه به جای مجهول درجه اول اختیار کردند.[۱۵]

جبر در تاریخ

تاریخچهٔ این علم به بیش از ۳۰۰۰ سال پیش در مصر و بابل برمی‌گردد که در آنجا در مورد حل برخی از معادلات خطی بحث شده است. در هند و یونان باستان نیز، حدود یک قرن پیش از میلاد از روش‌های هندسی برای حل برخی از معادلات جبری استفاده می‌گردیده است. در قرن اول میلادی نیز بحث در مورد برخی از معادلات جبری در آثار دیوفانتوس یونانی و برهماگوپتای[واژه‌نامه ۲۰] هندی دیده می‌شود. کتاب جبر و المقابلهٔ خوارزمی، اولین اثر کلاسیک در جبر می‌باشد که که کلمهٔ جبر یا Algebra از آن آمده است. خیام[واژه‌نامه ۲۱] دیگر ریاضی‌دان شهیر ایرانی است که در آثار خود جبر را از حساب تمییز داد و گامی بزرگ را در تجرید و پیشرفت این علم برداشت. درقرن ۱۶ میلادی، روش حل معادلات درجه سوم توسط دل‌فرو[واژه‌نامه ۲۲] و معادلات درجه چهارم توسط فراری[واژه‌نامه ۲۳] کشف گردید.

قسمتی از معادله را که شامل مقدار منفی است نمی‌توان حذف کرد و به طرف دیگر معادله افزود این عمل را جبر گویند، جمله‌های مشابه را می‌توان از دو طرف معادله حذف کرد این عمل مقابله است

—بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی

دو واژه «جبر» و«الگوریتم» که امروزه در ریاضیات تمام ملل جهان راه یافته در واقع برگرفته از ترجمه لاتینی کتاب خوارزمی که اولی از نام کتاب و دومی اسم «الخوارزمی» یعنی الگوریتمی است. واژة «الجبر» (در فارسی: «جبر») نخستین بار در عنوان کتاب وی به کار رفته و پس از آشنایی اروپاییان با این کتاب با مختصر تغییراتی (مثلاً به صورت algebra در انگلیسی و algةbre در فرانسه) به زبانهای دیگر راه یافته است. این واژه از ریشة جَبَرَ در عربی گرفته شده که به معنای شکسته بندی و جُبران است، اما خوارزمی آن را بر عملِ افزودن جمله‌های مساوی بر دو سوی یک معادله، برای حذف جمله‌های منفی، اطلاق می‌کند. واژة «مقابله»، که آن هم در عنوان کتاب خوارزمی دیده می‌شود، به معنای حذف مقادیر مساوی از دو طرف معادله است. ابوکامل شجاع بن اسلم[واژه‌نامه ۲۴](نیمة دوم قرن سوم) نیز مشتقات واژة جبر را به همین معنی به کار می‌برد.[۱۹]

پرینت از صفحه‌ای از کتاب الجبر خوارزمی

مثلاً برای حل معادلة ۸۰ = x ۲۰ـ۱۰۰ می‌گوید: «صد درهم را با بیست شی ء جبر کن و آن را با هشتاد جمع کن.[۲۰] ابوریحان بیرونی[واژه‌نامه ۲۵] عمل جبر را به افزودن مقادیر مساوی به دو کفة ترازو برای حفظ تعادل آن تشبیه می‌کند[۲۱] خواجه نصیرالدین طوسی[واژه‌نامه ۲۶]، غیاث الدین جمشید کاشانی[واژه‌نامه ۲۷] و ابن غازی مکناسی[واژه‌نامه ۲۸] نیز جبر و مقابله را به همین صورت تعریف کرده‌اند.[۱۹]

نظریات خیام و فارابی درباره جبر

در طبقه بندیهای یونانیان از علوم، نام علم جبر جزء علوم ریاضی نیامده است. نخستین کسی که جبر را در طبقه بندی علوم داخل کرده فارابی[واژه‌نامه ۲۹] است که در احصاءالعلوم خود بخشی را به «علم الحیل» یا «علوم الحیل» اختصاص داده است .[۱۹] این علوم، که فارابی در تعریف آنها می‌گوید:

« علمِ شیوة چاره جویی است برای کاربرد آنچه وجودشان در ریاضیات با برهان ثابت شده و انطباق آنها بااجسام طبیعی  »

سپس قسمتی از آن علم را حیل عددی می‌نامد که: «شامل علمی است در میان مردم زمان ما به جبر و مقابله معروف است» از اینکه فارابی جبر را جزء علوم حیل آورده، معلوم می‌شود که از نظر او هنوز جبر نه علمی برهانی بلکه مجموعه‌ای از شگردها برای استخراج ریشه‌های معادلات شمرده می شده است. این دیدگاه به نحوی در طبقه بندی ابن سینا[واژه‌نامه ۳۰] از علوم هم منعکس شده است. وی در رسالة فی اقسام العلوم العقلیة (ص ۱۲۲) جبر را جزء «اجزاء فرعی (الاقسام الفرعیة) ریاضیات» آورده و آن را، در کنار «عمل جمع و تفریق بر حَسَب حساب هندی» یکی از «شاخه‌های علم اعداد (من فروع علم العدد)» شمرده است .[۱۹][۱۷] خیام در رسالة جبر و مقابلة خود، «صناعت جبر و مقابله» را یکی از «مفاهیم ریاضی» می شمارد «که در بخشی از فلسفه که به ریاضی معروف است، بدان نیاز می‌افتد». هرچند خیام در این عبارت در صدد به دست دادن تعریفی جامع و مانع از جبر نیست، اما از نوشتة او چنین استفاده می‌شود که جبر اولاً «صناعت» است و ثانیاً جزء علوم ریاضی است. نتیجة کلی سخن وی این است که جبر در طبقه بندی کلی علوم فلسفی قرار می‌گیرد، هرچند او جایگاه آن را در میان این علوم مشخص نمی‌کند. وی همچنین در تعریف جبر می‌نویسد که:

« فن جبر و مقابله فنی علمی است که موضوع آن عدد مطلق و مقادیر قابل سنجش است از آن جهت که مجهول اند ولی مرتبط با چیز معلومی هستند که به وسیلة آن می‌توان آنها را استخراج کرد  »

بنابراین، در نظر خیام، مقادیر عددی و مقادیر هندسی هر دو می‌توانند ریشة معادلات جبری باشند. او در رسالة دیگر خود به نام فی قسمة ربع الدائرةنیز تلویحاً با این فکر که جبر مجموعه‌ای از شگردها («حیله»، توجه کنید که در تقسیم بندی فارابی جبر جزء «علوم الحیل» قرار می‌گیرد) باشد مخالفت می‌کند.[۱۹] خیام می‌نویسد:

« آنکه گمان برده است که جبر حیله‌ای (شگردی) برای استخراج اعداد مجهول است، امر نامعقولی را گمان برده است . ... جبر و مقابله اموری هندسی است که به وسیلة اَشکال پنجم و ششم مقالة دوم (اصول اقلیدس) مبرهن می‌شود[۱۷][۱۹]  »

به این ترتیب، جبر و مقابله، از نظر خیام، علمی هندسی است و چون هندسی است بُرهانی نیز هست. این اختلاف در جایگاه جبر به دلیل تازگی این علم و دو تصوری است که از آغاز این علم به موازات هم وجود داشته است. در طبقه بندیهای متأخر علم جبر و مقابله «از فروع علم حساب» شمرده شده است. اما باید توجه داشت که این طبقه بندیها به دورانی تعلق دارند که دستاوردهای بزرگ علم جبر دوران اسلامی فراموش شده و از آن تقریباً چیزی جز حل شش دسته معادلة خوارزمی باقی نمانده بود.[۱۹]

رساله حساب خوارزمی

اثر ریاضی دیگری که چندی پس از جبر نوشته شد رساله‌ای است مقدماتی در حساب به نام «الجمع و التفریق» که ارقام هندی (یا به غلط ارقام عربی) در آن به کار رفته بود و نخستین کتابی بود که نظام ارزش مکانی را (که آن نیز از هند بود) به نحوی اصولی و منظم شرح می‌داد. این کتاب تنها از طریق ترجمه لاتینی آن به ما رسیده است و نسخه منحصربه‌فرد این ترجمه به زبان لاتینی و با عنوان Algorithmi numero indorum در کتابخانه دانشگاه کمبریج نگهداری می‌شود.[۹] خوارزمی در کتاب حساب خود نشان می‌دهد که چطور می‌توان هر عدد دلخواه را به کمک نه رقم هندسی و صفر نوشت. سپس اعمال مربوز به جمع و تفریق، دو برابر کردن، نصف کردن، ضرب، تقسیم و جذر گرفتن از اعداد صحیح و همچنین عملیات محاسبه‌ای مربوط به کسرهای شصت شصتی را شرح می‌دهد. خوارزمی جذر اعداد را با شیوه ریاضیدان و منجم قرن پنجم هندی «آریابهاتا[واژه‌نامه ۳۱]» می‌گرفت که براساس مجذور یک دو جمله‌ای قرار داشت. رساله خوارزمی را رابرت آوچستر[واژه‌نامه ۳۲] تحت عنوان «حساب الهند خوارزمی» به زبان لاتینی ترجمه کرده است.[۹]

برگی از ترجمه کتاب جمع و تفریق با عددهای هندی
برگی از جداول زیج خوارزمی

نجوم

یکی از کارهای مهم خوارزمی را باید در تلفیق علوم یونانی و هندی دانست. کاری که در جهان اسلام برای نخستین بار توسط وی صورت گرفت و با نظر به اینکه سرزمین ایران و جهان اسلام به شکل حلقه پیوند دهنده‌ای میان شرق و غرب عالم و دنیاهای اروپاییان و هندیان در میانه ایستاده بوده و با فواصل بعید و شرایط سخت و ناهموار که برای جابجایی انسان‌ها و به تبع آن انتقال فرهنگ‌ها و دانش‌ها وجود داشت، هر زمان اهمیت این خدمت بزرگ در چنان عصر و زمانی برای بشر امروزی بیشتر نمایان می‌شود. خوارزمی در سایر رشته‌های علوم و مخصوصا نجوم هم کاری جالب و سودمند انجام داد؛ او دو کتاب در اسطرلاب[واژه‌نامه ۳۳] نوشت؛ اطلسی از نقشه آسمان و زمین تهیه کرد؛ و نیز نقشه‌های جغرافیایی بطلمیوس[واژه‌نامه ۳۴] را اصلاح کرد.[۱۹] عنوان کتاب نجومی خوارزمی «زیج السند هند» است. اصل آن به زبان سانسکریت است که توسط یکی از اعضای هیات سیاسی در عصر منصور عباسی به جهان اسلام انتقال یافت.«زیج[واژه‌نامه ۳۵]» به معنی دسته‌ای از جداول نجومی بوده و «السند هند» نیز تحریفی از کلمه سانسکریت «سدهانته» عنوان اصلی کتاب بوده است.[۹] این ترجمه مبنای آثار نجومی شد که فزاری[واژه‌نامه ۳۶] و یعقوب بن طارق[واژه‌نامه ۳۷] در اواخر قرن دوم هجری تصنیف کردند. اهمیت این کتاب امروز در این است که نخستین اثر نجومی عربی است که به صورت کامل به دست ما رسیده است. خوارزمی در تهیه زیج خود تنها تابع سند هند یا مجسطی بطلمیوس نبوده و به آثار منجمان ایرانی نیز نظر داشته و مطابق با رای خود مطالب را اختیار کرده است. مهم‌ترین شخصیت علمی که از زیج خوارزمی فراوان استفاده کرده، همانا ابوریحان بیرونی است که حتی وی کتابی درباره تحلیل علل زیج خوارزمی نوشته است. در سده دهم هجری این زیج توسط مسلمةبن احمد مجریطی[واژه‌نامه ۳۸] تهذیب شد و در سال ۱۱۲۶ م. توسط آدلار آوباث به زبان لاتینی ترجه شد. متخصصان نجوم و ستاره‌شناسی این بخش را بهتر درک می‌کنند که جداول خوارزمی علاوه بر «جیب» مشتمل بر «ظل» نیز است. جیب یا جیا در اصل همان وتر است. رساله نجوم خوارزمی در واقع شامل جدول سینوس‌هاست که اولین بار منجمان هندی در قرن پنجم میلادی وارد ریاضی کردند و همین واژه وتر و جیب و جیا بود که وقتی از زبان عربی وارد ادبیات علمی شد، توسط مترجمان قرون وسطی به زبان لاتینی به «سینوس» ترجمه شد.[۱۴][۹] ساختار ریاضی و مقادیر بنیادین پارامتر کلیه جدول‌ها در ترجمه لاتین «زیج السند هند» خوارزمی عملاً بررسی شده و براساس اطلاعات ریاضی که بدست آمده می‌توان اصل و منشا این جداول را به تحقیق مشخص نمود، یکی از جدول‌هایی که ساختار ریاضی آن هنوز مشخص نشده، جدول مربوط به «تعدیل زمان» در زیج خوارزمی می‌باشد.[۲۲]

محمدبن موسی همچنین دو کتاب در اسطرلاب دارد که اسم‌هایی تقریباً نزدیک به هم دارند: یکی کتاب «عمل الاصطرلاب» درباره چگونگی ساختن اسطرلاب، و دیگری اثر «العمل بالاسطرلاب» در چگونگی به کار بردن و استفاده از این وسیله اندازه‌گیری نجومی. این دو کتاب مانند بسیاری از کتاب‌های دیگر در این زمینه باید نوشته شده باشد و اگر هم مطلب تازه‌ای در آنها مطرح شده باشد نمی‌دانیم چرا که شاید تنها ویژگی مهم این دو اثر و نیز کتاب «الرخامه» خوارزمی که درباره ساعت آفتابی افقی نوشته شده، این باشد که هیچ اثری نه از متن عربی آنها و نه ترجمه‌ای به زبان دیگر باقی نمانده و فقط گهگاه معاصران وی که به اصل کتاب‌ها دسترسی داشته‌اند، اشاراتی و گریزهایی به کتاب می‌زنند. این کتاب بیشتر برای تعیین اوقات نماز نوشته شده که بعدها اساس و پایه محاسبات مثلثات کروی قرار گرفت.[۹] خوارزمی مقاله‌ای هم با نام «مقالة فی استخراج تاریخ الیهود و اعیادهم» دارد که با دقت در نام این اثر متوجه می‌شویم که وی هم از وجه منجم بودن و هم جغرافیادان و مورخ بودنش در تنظیم این مقاله استفاده کرده است. نسخه‌ای خطی از این مقاله در کتابخانه بانکیپور موجود است و می‌توان فهمید که این دانشمند فن‌شناس، تنها در حوزه مطالعات خاور فعال نبوده و نیم‌نگاهی هم به باختر عالم داشته است، آن هم در حوزه‌ای مثل یهود با آن همه حساسیت‌هایی که هماره در جهان اسلام نسبت به این قوم و آیین وجود داشته و چنین حرکتی جای تامل بیش از پیش در کار وی و هم‌عصرانش را می‌طلبد.[۱۴]

تاریخ و جغرافیا

در بخش معرفی آغازین این نوشتار، از محمدبن موسی الخوارزمی المجوسی با عناوین مورخ و جغرافیادان نیز یاد شد که ذکر این موارد بی‌دلیل نبوده و دلیل آن ارجاع به کتابی تحت عنوان «صورة الارض» است و نیز کتابی نایافته ولی منتسب به خوارزمی تحت نام «التأریخ». جغرافیای خوارزمی با عنوان صورةالارض، تمام آن عبارت از طول‌ها و عرض‌های شهرها و محل‌های مختلف روی ربع مسکون بود و در هر بخش جاها بر حسب «هفت اقلیم» مرتب شده بود که این تقسیم‌بندی پیشتر نیز سابقه داشت. نام‌های بسیاری جای‌ها که در کتاب بطلمیوس آمده، در کتاب خوارزمی هم دیده می‌شود و مختصات ذکر شده بر آنها، گاه یکسان یا بنابر روشی منظم متفاوت است ولی بسیار دور از آن است که ترجمه یا اقتباسی از رساله بطلمیوس بوده باشد و ترتیب نقشه‌ها و کتاب از ریشه متفاوت است. این کتاب را «نالینو»[واژه‌نامه ۳۹] به ایتالیایی ترجمه کرده و او اساس نقشه در دسترس خوارزمی را نقشه دقیق تهیه شده به امر مامون می‌داند که حتی از نقشه‌های بطلمیوس دقیق‌تر بوده است و بعید نیست خود خوارزمی هم جزو دست‌اندرکاران نقشه اصلی بوده باشد. به هر حال نقشه‌ای که از متن خوارزمی استخراج می‌شود از چند لحاظ درست‌تر از نقشه بطلمیوس است مخصوصا سرزمین‌هایی که زیر فرمان اسلام قرار داشتند. بهبود عمده آن کوتاه کردن درازی گزاف دریای مدیترانه در نقشه‌های بطلمیوس است. هر چند گاه اشتباهاتی بیش از بطلمیوس هم دارد.[۱۴] این کتاب شش بخش داشت و شامل مطالب زیر بود[۹]:

  1. فهرست اسامی شهرها
  2. کوها و مختصات نقاط دو طرف استقرار آنها
  3. دریاها و مختصات با ذکر نقاط برجسته واقع بر خطهای کرانه‌ای و توصیف اجمالی آنها
  4. جزیره‌ها با ذکر مختصات مرکز وطول و عرض آنها
  5. نقاط مرکزی نواحی جغرافیایی
  6. رودهابا ذکر نقاط برجسته و شهرهای واقع بر کرانه‌های آنها

ولی کتاب التاریخ خوارزمی موجود نیست، ولی چند مورخ از او به عنوان «مرجعی معتبر» برای حوادث دوره اسلامی نقل کرده‌اند. امکان دارد که خوارزمی در آن اثر (همچون معاصرش ابومعشر[واژه‌نامه ۴۰]) علاقه‌ای به این امر بروز داده باشد که تاریخ را همچون وسیله‌ای برای عملی شدن اصول احکام نجوم مورد تفسیر و تعبیر قرار دهد و حتی ممکن است مثل حمزه اصفهانی‌ها به عنوان مثال در مورد زمان زایش رسول‌الله بنابر استنتاجات احکام نجومی مستخرج از حوادث زندگی ایشان، به قول خوارزمی استناد و اعتماد کرده باشند.مسعودی[واژه‌نامه ۴۱] مورخ مشهور در مورج الذهب خوارزمی را در زمره مورخان آورده و چند مورخ به آن کتاب استناد کرده‌اند.[۹]

بزرگداشت

جشنواره علمی خوارزمی

جورج سارتن در کتاب مدخل تاریخ علم خود، نیمه نخست قرن نهم میلادی و قرن سوم هجری قمری را «عصر خوارزمی» نامیده است، و «اریستید مار» نوشته است: امروزه یک موضوع تاریخی را نمی‌توان انکار کرد که محمدبن موسی خوارزمی معلم واقعی ملل اروپایی جدید در علم جبر بوده است.[۱۴] جشنوراه خوارزمی نام یک جشنواره علمی در ایران است که به منظور ارج نهادن به خدمات "ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی" با این نام در دو بخش دانش‌آموزی (تحت نام جشنواره جوان خوارزمی) و دانشجویی (تحت نام جشنواره بین‌المللی خوارزمی) برگزار می‌گردد.

در تقویم چهارم آبان به مناسبت بزرگداشت "ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی" روز جبر نامیده شده است.

گفتنی است در سال ۱۳۶۲ هجری شمسی برابر ۱۹۸۳ میلادی، به مناسبت هزار و دویستمین سالگرد تولد خوارزمی یادنامه‌ای به زبان روسی در ۲۶۰ صفحه و مشتمل بر ۱۶ مقاله در مسکو و یادنامهٔ دیگری در تهران به زبان فارسی و به همت کمیسیون ملی یونسکو منتشر شده است

محمد امین بازدید : 30 جمعه 24 آبان 1392 نظرات (1)

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی (زادهٔ ۱۴ شهریور ۳۵۲، کاث، خوارزم - درگذشتهٔ ۲۲ آذر ۴۲۷، غزنیندانشمند بزرگ و ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، تقویم‌شناس، انسان‌شناس، هندشناس و تاریخ‌نگار بزرگ ایرانی [۱][۲][۳][۴] سده چهارم و پنجم هجری است. بیرونی را بزرگ‌ترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان ایرانی و همه اعصار می‌دانند.[۵] همین‌طور او را پدر علم انسان‌شناسی و هندشناسی می‌دانند. [۶]

خاستگاه

بیرونی در ۱۴ شهریور ۳۵۲ خورشیدی (۲۹ ذیقعده ۳۶۲ قمری برابر ۵ سپتامبر ۹۷۳ میلادی) در خوارزم که در قلمرو سامانیان بود به دنیا آمد، و زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود، «بیرون» نام داشت. مرگش در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بوده‌است و برخی درگذشت او را در ۲۲ آذر ۴۲۷ خورشیدی (۲۷ جمادی‌الثانی ۴۴۰ قمری برابر ۱۳ دسامبر ۱۰۴۸ میلادی) می‌دانند.

تألیفات بیرونی به زبان عربی، یعنی زبان علمی و همه‌کس‌فهم عالم اسلام بوده‌است، مگر التفهیم که آن را به فارسی کرد مر ریحانه دختر حسین خوارزمی را که خواهندهٔ کتابی در نجوم بود. بیرونی خود التفهیم را به عربی ترجمه کرد.

فلسفه

بیرونی دقّت و اصابت نظر خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، امّا او در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیله کندی و فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده بود نبود؛ بلکه به باورهای ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است، وی همچنین از آثار فلسفی هندوان کتبی چون «شامل» را به عربی ترجمه نمود.

نام‌وری و شهرت

دانشنامه علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده‌است. در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها و تالار کتابخانه‌ها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او داده‌اند.

نجوم

نوشته‌هایی از بیرونی در دست است که به وضوح در آن‌ها از گردش ِ زمین به دور ِ خودش نام برده می‌شود. در کتاب ِ «استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب» ابوریحان می‌گوید: «از ابو سعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می‌نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیدهٔ مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می‌دهند و نه به کرهٔ سماوی. بدون شک این شبهه‌ای است که تحلیلش در نهایت ِ دشواری. و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است. مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه(= مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دائرةالبروج) است؛ در نقض ِ این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود. زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کرهٔ سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمی‌رسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان پذیر باشد موکول به رای فلاسفهٔ طبیعی دان است.»[۷]

ضمناً بیرونی در کتاب «الاسطرلاب» روشی برای محاسبهٔ شعاع زمین ارائه می‌کند (بوسیلهٔ افت ِ افق وقتی از ارتفاعات به افق نگاه می‌کنیم). بعدها در کتاب ِ «قانون مسعودی» ابوریحان عملی کردن این روش توسط خود را گزارش می‌دهد.[۸] اندازه گیری ِاو یک درجهٔ سطح زمین را ۵۸ میل بدست آورده‌است که با توجه به اینکه هر میل عربی ۱۹۷۳٫۳ متر است، شعاع ِ زمین ۶۵۶۰ کیلومتر (بر حسب ِ واحدهای ِ امروزی) به دست می‌آید که تا حد ِ خوبی به مقدار ِ صحیح ِ آن نزدیک است.[۹]

خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه‌گرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه به زیر مطالعه برد.

دانش فیزیک

وی اپیکتوگرام یعنی چگال سنج (آلتی برای سنجش وزن مخصوص در فیزیک) را اختراع نمود که با آن وزن مخصوص چیزها تعیین می‌شود.

زیست شناسی و تکامل (فرگشت)

بیرونی در فصل ۴۷ کتاب تحقیق ماللهند تلاش می‌کند که از دید یک طبیعی دان به توضیح این که چرا نزاع‌های مهاباراتا «باید رخ میداد» بپردازد. او در آن کتاب به توضیح روندهای طبیعی و از جمله نظرات زیست شناختی مربوط به تکامل (فرگشت) می‌پردازد. برخی از اندیشمندان نظرات بیرونی را با داروینیسم و انتخاب طبیعی قابل قیاس می‌دانند. یکی از این نظرات مشابه با نظریه بنیادین مالتوس درباره عدم تناسب میان نسبت تولید مثل و نیازهای ابتدایی حیات است. بیرونی می‌گوید:

  • «حیات جهان بستگی به دانه افشانی و زاد و ولد دارد. با گذشت زمان هر دوی این فرایندها افزایش می‌یابند. این افزایش نامحدود است حال آنکه جهان محدود است».

او سپس به این اصل موجودات زنده اشاره می‌کند.

  • «هنگامی که گروهی از گیاهان یا جانوران دیگر تغییری در ساختمانشان رخ ندهد و گونه ویژه نامیرایی را بوجود آورند، اگر یکایک اعضای این گونه‌ها به جای آنکه تنها به دنیا بیایند و از بین بروند، به زاد و ولد بپردازند و چندین بار، چندین موجود همانند خود را به وجود آورند، به زودی تمام دنیا از همان یک گونه گیاهی یا جانوری پر خواهد گشت و آنها هر قلمرویی که بیابند تسخیر خواهند کرد».

بیرونی سپس به تشریح انتخاب مصنوعی می‌پردازد:

  • «کشاورز زرع خود را بر می‌گزیند و تا جایی که می‌خواهد به کشت و زرع آن می‌پردازد و آنچه را که نمی‌خواهد ریشه کن می‌کند. جنگل دار شاخه‌هایی که به نظرش برگزیده هستند را نگه می‌دارد و سایر شاخه‌ها را می‌برد. زنبورها افرادی از گروه را که تنها می‌خورند ولی کاری برای کندویشان نمی‌کنند، می‌کشند».

وی سپس نظر خود را در باره طبیعت اعلام می‌کند. با کمی توجه می‌توان دلمشغولی‌های داروین در باره انتخاب طبیعی را در این عبارات باز یافت:

  • «طبیعت به شیوه‌ای مشابه عمل می‌کند، ولی در تمامی شرایط رویکردش در مورد همه یکسان است. او اجازه نابودی برگ و میوه را می‌دهد و بدین طریق جلوی آنها را برای تولید آنچه هدف نهاییشان است می‌گیرد. طبیعت آنها را نابود می‌کند تا جایی برای دیگران باز نماید».

حکومت‌های هم‌دوره

در زمان بیرونی، سامانیان بر شمال‌شرقی ایران شامل خراسان بزرگتر و خوارزم به پایتختی بخارا، زیاریان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف، بوئیان بر سایر مناطق ایران تا بغداد، بازماندگان صفاریان بر سیستان و غزنویان بر جنوب ایران خاوری (مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان امروز) حکومت می‌کردند و همه آنان مشوق دانش و ادبیات فارسی بودند و سامانیان بیش از دیکران در این راه اهتمام داشتند. بیرونی که در جرجانیه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصیل علم کرده بود، مدتی نیز در گرگان زیر پشتیبانی مادی و معنوی زیاریان که مرداویج سر دودمان آنها بود به پژوهش پرداخته بود و پس از آن تا پایان عمر در ایران خاوری آن زمان به پژوهش‌های علمی خود ادامه داد. با این که محمود غزنوی میانه بسیار خوبی با بیرونی نداشت و وسایل کافی برای پژوهش، در اختیار او نبود ولی این دانشمند لحظه‌ای از تلاش برای تکمیل تحقیقات علمی خود دست نکشید.

کتاب‌ها و کارها

یک طراحی از کتاب فارسی بیرونی. در این نمایه، شماری از گام‌های ماه به تصویر کشیده شده‌است.

بیرونی که بر زبان‌های یونانی، هندی و عربی هم چیره بود، کتب و رسالات بسیار که شمار آنها را بیش از ۱۴۶ گزارش کرده‌اند نوشت که جمع سطور آنها بالغ بر ۱۳ هزار است. مهم‌ترین آثار او التنجیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه‌است و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته‌است، نه پول.

بیرونی، هم‌دورهٔ بوعلی سینا بود که در اصفهان می‌نشست و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند.

بیرونی در جریان لشکرکشی‌های محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز بخشی از آن است) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و در باره اوضاع هند پژوهش کند که فراوردهٔ این پژوهش، کتاب «هندشناسی» اوست.

از دیگر آثار وی می‌توان به کتاب الصیدنه فی الطب اشاره کرد که کتابی است در باره گیاهان دارویی و با تصحیح دکتر عباس زریاب خویی منتشر شده‌است.

آثار

تحقیق ماللهند: موضوع این کتاب مذهب و عادات و رسوم هندوان و نیز گزارشی از سفر به هند است.

قانون مسعودی: کتابی است در نجوم و تقویم شامل یازده بخش. در این کتاب بخشهایی مربوط به مثلثات کروی و نیز زمین و ابعاد آن و خورشید و ماه و سیارات موجود است.

التفهیم لاوایل صناعة التنجیم: این کتاب نیز در نجوم و به فارسی نوشته شده‌است و برای مدت چند قرن متن کتاب درسی برای تعلیم ریاضیات و نجوم بوده‌است.

الجماهر فی معرفة الجواهر: بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تألیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب فلزات را بررسی کرده و نوشته‌است. او نظریّات و گفته‌های دانشمندانی مانند ارسطو اسحاق الکندی را درباره حدود سیصد نوع ماده معدنی ذکر کرده‌است.

وی در این کتاب به شرح فلزها و جواهرهای قاره‌های آسیا، اروپا و آفریقا می‌پردازد و ویژگی‌های فیزیکی ماند بو، رنگ، نرمی و زبری حدود ۳۰۰ نوع کانی و مواد دیگر را شرح می‌دهد و نظریه‌ها و گفتارهای دانشمندان یونانی و اسلامی را دربارهٔ آن‌ها بیان می‌کند.

الصیدنة فی الطب: این کتاب دربارهٔ داروهای گیاهی و خواص و طرز تهیه آن‌ها نوشته شده‌است.

آثار الباقیه عن القرون الخالیه (اثرهای مانده از قرن‌های گذشته): ابوریحان در این کتاب مبدأ تاریخ‌ها و گاه‌شماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار داده‌است. از جمله این اقوام - ایرانی‌ها - یونانی‌ها - یهودی‌ها - مسیحی‌ها عرب‌های زمان جاهلیت و عرب‌های مسلمان نام برده و درباره اعیاد هر یک به تفصیل سخن گفته‌است. این کتاب را می‌توان نوعی تاریخ ادیان دانست.
استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاصطرلاب: در باب ارائهٔ روش‌های مختلف ساخت انواع اسطرلاب است

ترجمه‌ها

بیرونی بر اثر سفرهای بسیار به هند به زبان‌های هندی و همچنین سانسکریت چیره بود و کتاب‌های مختلفی را از هندی به عربی ترجمه کرد که عبارتند از: سیدهانتا، الموالید الصغیر، کلب‌یاره.

او همچنین داستان‌هایی را از پارسی به عربی ترجمه کرده‌است. از جمله این داستان‌ها می‌توان شادبهر(حدیث قسیم السرور)، عین الحیات، داستان اورمزدیار و مهریار و همچنین داستان سرخ‌بت و خنگ‌بت(حدیث صنمی البامیان) را نام برد.

اکتشافات و اختراعات و تحقیق‌ها

  • استخراج جیب یک درجه
  • قاعدهٔ تسطیح کره و ترسیم نقشه‌های جغرافیایی
  • چاه آرتزین؛ این کشف به موسیوزله منسوی کرده‌اند اما در واقع از اکتشافت ابوریحان بوده و سالها پیش در کتاب آثارالباقیه امده بود.
  • ترازوی ابوریحان، که یکی از دقیق ترین ترازوهای تاریخ علم جهان است.
  • حرکت خاصه وسطی خورشید
  • خاصیت فیزیک الماس و زمرد
  • جزر و مد رودها و نهرها
  • چشمه‌های متناوب
  • اشکال هندسی گلها و شکوفه‌ها
  • امکان خلأ
  • کیفیت و چگونگی ساختن عسل توسط زنبور عسل
  • رصد خسوف و کسوف
  • مقدار حرکت دوری ثوابت
  • تحقیق در تأسیس دولت ساسانیان
  • اطلاعات دقیق و کشف سلسله هخامنشیان
  • تصاعیف خانه‌های شطرنج
  • ساختن کره جغرافیایی
  • ساختن آلات و افزارهای رصدی همانند سه میله، شاقول...
  • طرح نظریاتی دربارهٔ وجود قاره آمریکا
  • قاعدهٔ یافتن سمت قبله و ساختن محراب مساجد
محمد امین بازدید : 86 سه شنبه 21 آبان 1392 نظرات (0)

 

نعمت ۱۶۸

نعمت حرکت هماهنگ چشمها

از نعمتهای زیبای خداوند حرکت همزمان و هماهنگ چشمهاست . یعنی به هر طرف نگاه کنی دو چشم شما با هم به آن طرف نگاه می کنند حال اینکه اگر هر کدام به طرفی نگاه می کرد یا با هم غیر هماهنگ بودند. علاوه بر زشت شدن چهره انسان ها طرف مقابل نمی دانست الان به کجا نگاه می کنید و عکسها و مکالمات خنده داری اتفاق می افتاد

 

 


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
نعمتهای الهی, نعمتهای پروردگار, و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها, انواع نعمتهای خداوند, نعمت حرکت هماهنگ چشمها

نعمت دم قورباغه ها در دوران کودکی

نعمت ۱۶۷

نعمت دم قورباغه ها در دوران کودکی

قورباغه وقتی از تخم بیرون بیاید دمی دارد که او را به جلو می راند و یاعث می شود برای غذا خوردن استفاده از انرژِی خورشید و ... در آب حرکت کند و نهایتا بزرگ شده و جزئی از خلقت گردد و کنترل کننده حشرات در طبیعت و یا غذای جانوران دیگر گردد و در چرخه طبیعت نقش داشته باشد ..

 

خدایا شکرت بخاطر این نعمت و آیه بزرگ


موضوعات مرتبط:
نعمت حیوانات
برچسب‌ها:
نشانه های خداوند, نشانه ها, نعمت دم قورباغه ها در دوران کودکی, نعمتهای زیبا و پنهان خداوند کریم و بزرگ

 

نعمت عید غدیر خم

نعمت ۱۶۶

وجود و حلول نعمت جشن غدیر و برگزیده شدن امام علی ع به جانشنی پیامبر که شاید از بهترین نعمتهای خدا باشد را با به همه شما تبریک می گوییم ...


موضوعات مرتبط:
نعمتهای معنوی
برچسب‌ها:
نعمت ها, نعمت امام علی ع, غدیر خم

 

نعمت انرژِی بالای کودکان و جنب و جوش آنان

نعمت ۱۶۶

نعمت انرژِی بالای کودکان و جنب و جوش آنان

 

به راستی اگر کودکان مثل افراد بزرگسال حوصله تحرک نداشتند و خسته می شدند انگیزه شیرین کاری و توجه ما به آنها کمتر میشد و نمی توانستند خوب رشد کنند و دنیای اطراف را کشف کنند ... قد کوچک و پاهای کوچک آنها باعث شده تا زمین خوردند سریع بایستند ولی برای ما زمین خوردن همانا و یک ساعت یا یک روز خوابیدن در بستر همانا ...

خدایا شکرت بابت این نعمت بزرگ


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
نعمتهای خداوند, نعمت کودکان, سپاس از نعمتها, نعمت و ثواب, نعمت انرژِی کودک

نعمت بال پروانه

نعمت ۱۶۵

از نعمتهای زیبای خداوند به ما تصویری زیبایی از بال پروانه هاست
که روح انسان را به زیبایی خودش جذب می کنه

 

 

خدایا شکرت بابت این نعمت


موضوعات مرتبط:
نعمت حیوانات
برچسب‌ها:
نعمت های زیبا, نعمت زیبایی بال پروانه, تصویر پروانه های زیبا, بال پروانه و رنگهای آن

نعمت چینش حرفه ای رنگها

نعمت ۱۶۴

نعمت چینش حرفه ای رنگها ..... خدایا رنگها را چنان کنار هم چیدی که انسان دهنش ار تعجب باز می مونه  ... قرمز کنار سفید در هندسه ای زیبا ..... خداییش هر کسی این گل رو ببینه میگه زیباست ... پس یه تشکر خشک و خالی نداره از خالق این اثر و میلیاردها اثر دیگه

 

 


موضوعات مرتبط:
نعمتهای کائنات (آسمان و زمین)، نعمت حیوانات، نعمت گیاهان، نعمتهای موجودات بی جان
برچسب‌ها:
نعمت ها, نعمت های خداوند, نعمت چینش حرفه ای رنگها, آیات خداوند

نعمت روزنه های پوست بدن انسان

نعمت ۱۶۳

نعمت روزنه های پوست بدن انسان

روزنه های پوست بدن انسان از الطاف زیبای خداوند به ماست ... این روزنه ها باعث شادابی پوست به خاطر تعریق بدن در دماهای مختلف می شود .... هر پوستی تعداد منافذ متفاوتی دارد مثلا پوست چرب برخلاف پوست خشک نسبتا ضخیم بوده و دارای منافذ فراوان و بازی است .. برخی از میوه ها بر روی حالت منافذ موثرند مثلا  گوجه‌فرنگی غنی از ویتامین C و پتاسیم است و باعث بسته شدن منافذ باز پوست می‌شود.
مقدار منافذ پوست‌های خشک بسیار کم است و گاهی هیچ منفذی را برروی آن نمی‌توانید مشاهده کنید. معمولا در این افراد بعد از شستن صورت، کشیدگی پوست مخصوصا بر روی گونه‌ها حس می‌شود.

هر منفذی بر روی پوست مجرای خروج یک مو از پوست می باشد . در روی صورت موها ریز و ظریف می باشد .... پس حضور این منافذ درخشکی و یا چربی و لطافت پوست و وجود موها ضروری است

الحمدلله رب العالمین بابت این نعمت


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
شکرگزاری, شکر گزار, آیات خدا, ایات خداوند, نعمت منافذ پوست

نعمت تغییر رنگ ظاهر بدن موقع بیماری و مرض

نعمت ۱۶۲

نعمت تغییر رنگ ظاهر موضعی یا کامل بدن موقع بیماری و مرض

از الطاف جالب توجه خداوند حکیم به ما انسانها تغییر رنگ موضعی رنگ اعضای بدن موقع بیماری و امراض مختلف است که نوعی هشدار دهنده برای معالجه آن عضو می باشد .....

حتما تا به حال آبله مرغان گرفته اید ... پوست بسیار زیبا پر می شود از دانه های قرمز آبدار که باعث می شود سریعا ما برای درمان اقدام کنیم و دیگران هم با دیدن ما سریع از ما فاصله بگیرند تا خودشان گرفتار نشوند ....

 

دندانهای زیبا و سفید با یک کرم خوردگی و پوسیدگی دارای نقاط سیاه می شوند و هشداری برای ماست که به داد آنها برسیم .... سفیدی هم دقیقا بر عکس سیاهی است و خیلی به چشم می آید ..... حالا اگر این رنگ سبز یا زرد بود فکر می کردیم تکه ای سبزی یا سیب است و اقدام شاید نمی کردیم ....

زردی چهره کودکان تازه متولد شده هم حاکی از نوعی بیماری در کودکی است که اگر این رنگ را نمی دیدیم شاید خیلی از کودکان ما کبد خود را به خاطر تاخیر در درمان از دست می دادند  

 

راستی این تغییر رنگها در اعضا به نوعی با "درد" آن موضع همراه شده و ما را به سمت بهبود می برد (البته با عنایت خداوند)

خدایا ممنویم از این تغییر رنگی که به اعضای ما عطا فرمودی

یا الله


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
شکرگزاری, شکر گزار, آیات خدا, ایات خداوند, نعمت تغییر رنگ ظاهر بدن موقع بیماری و مرض

[ دوشنبه بیست و دوم مهر 1392 ] [ 8:6 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت اسکلت بندی بدن در موقع نشستن

نعمت ۱۶۱

نعمت اسکلت بندی بدن در موقع نشستن

 

چقدر خدایبا زیبا بدن رو آفریدی که موقع ادب می تونیم چهار زانو بشینیم ... موقع غذا خوردن راحت بشینیم ..

موقع سجود هم فرم آن را راحت اجرا کنیم ... اینقدر لولاهای بدن دقیق و مناسب هستند ... هر فرمی بخواهی می توانی بشینی ... دقت کن در نشستن این رزمنده ها ..

 

 

خدایا شکرت یا کریم


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
نعمتهای الهی, نعمت اسکلت بندی بدن در موقع نشستن, نعمت های خدا, شکرگزاری, تشکر نمودن از پرودگار

[ یکشنبه بیست و یکم مهر 1392 ] [ 11:32 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت آب دهان یا بزاق

نعمت ۱۶۰

نعمت آب دهان یا بزاق

آب دهان یکی از نعمتهای مهم خداوند به ما انسانهاست .... یادتان می آید زمانی که خیلی صحبت می کردید ... سخنرانی .... خواندن کتاب و .... آب دهانتان خشک می شد ... خیلی اسف بار بود .. نه ؟؟

آب دهان باعث می شود غذا آبکی شده و راحت جویده یا بلعیده شود .. شاید اتفاق افتاه باشد که اول صبح یک تیکه بیسکویت خورده باشید ... چون دهان کمی خشک شده حتی گاهی حالت خفگی به انسان دست می دهد ... (یک بار هم برای خودم اتفاق افتاد)

 

برخی از کارهای دیگر هم با آب دهان انجام می گیرد نظیر : مرطوب کردن برخی اجسام مانند پاکت نامه .. تمبر و .. لیس زذن به ستنی ... خارج کردن جسم خارجی از دهان با آّ دهان .... دمیدم به دستها از طریق بخار آّ دهان به دستها برای گرم شدن .... مرطوب کردن لبها برای ترک نخوردن در سرمای زمستان و ..... درخشان کردن دندانها بخاطر تزریق مداوم روی آنها..... کشندگی میروب و ویروس ها چون یکی از سدهای دفاعی بدن می باشد ..... مشخص کردن برخی بیماری ها .. مثلا اگر غلیظ تر یا رقیق تر شد یا خلط گونه شد ... خنک کردن سریع موضع سوخته شده (حتما تا به حال انگشت شما موقع اشپزی سوخته!!) ووو

راستی .. آب دهان باعث راحت چرخیدن زبان در دهان می شود و ادای حروف آسان می شود (امان از کربلا .. وقتی دهان مبارک حضرت خشک شد و برای آن قوم کافر می خواست موعظه کند چه بر سر آقا آمد ! )

خدایا شکرت بابت این نعمت بزرگ ... الحمدلله


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
نعمتهای الهی, نعمت آب دهان, نعمت های خدا, شکرگزاری, تشکر نمودن از پرودگار

[ یکشنبه بیست و یکم مهر 1392 ] [ 11:28 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت امام محمد باقر ع

نعمت ۱۵۹

نعمت وجود نازنین امام باقر ع

خدایا شکرت که نعمت امام باقر ع را به ما دادی .... امامی که با شکافتن علم، جهان دانش را متحول ساخت ... با جود خود فطرت ها را متحول کرد و با ایمان خود عاشقان را گرد خود جمع نمود و عاشقی را به همه نشان داد

خدایا می دانیم برای شکر این نعمت باید مانند ایشان باشیم .... و با گناه خداحافظی کنیم ...

تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی

با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی

راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی

اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی

هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم

خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم

هستی ما همه در کرببلا رفت به باد

چه به روز دل زینب که نیامد  


موضوعات مرتبط:
نعمتهای معنوی، نعمتهای مربوط به علم
برچسب‌ها:
نعمت وجود امام, نعمتهای معنوی خدا, شکر نعمت چگونه انجام شود

[ یکشنبه بیست و یکم مهر 1392 ] [ 8:11 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت مستحکم بودن زانوهای کودکان

نعمت ۱۵۸

نعمت مستحکم بودن زانوهای کودکان

 

کودکان زیر یک ساله چهار دست و پا راه می روند دارای زانوهایی هستند که در اثر این گونه حرکت کردن اذیت نمیشود ..

 

حال آنکه اگر ما این مدل حرکت کنیم بعد از چند متر رفتن زانوهایمان درد می گیرد ولی کودکان اگر کل اتاق ها را دور بزنند و حرکت کند نه تنها خسته نمی شوند و پایشان درد نمی گیرد بلکه بیشتر صفا می کنند...

خدایا شکرت که این لطف را به ما در کودکی کردی

 .. بارالها متشکریم


برچسب‌ها:
نعمتهای الهی, نعمت زانوها, نعمت های خدا, شکرگزاری, تشکر نمودن از پرودگار

[ شنبه بیستم مهر 1392 ] [ 12:47 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت بادهای بشارت دهنده

نعمت ۱۵۷

نعمت بادهای بشارت دهنده

بادها  را خدا می فرستد .... بشارت دهنده هستند .... شما به شچم باد را نمی بینید ولی اثر آن را بر روی پوست خود احساس می کنید ... از علت پی به معلول می برید ... پس باید به همین طریق هم پی به خداوندی ببرید که با چشم دیده نمی شود.... عجب آیه و نشانه بزرگی است این نعمت باد که به نوعی ما را با برهان علت و معلولی به سمت خدا می برد ...

هم بشارت دهنده باران خداست .... هم لقاح دهنده گیاهان است ....

 

هم جلو برنده کشتی هاست ... هم راننده ابرهاست به سمت زمین های خشک و هر جا که خدا بخواهد .. هم عذاب دهنده اقوام سرکش است

 

... هم مامور خداوند است در برخی از عملیات های دفاع مقدس ...... هم ارامش بخش روح است ..... هم حامل سرما و گرما در فصول سال است ... هم هادی هواشناسان است ... هم موجه را بر روی هم می غلطاند .... هم نقاشی طبیعت را متنوع تر می کند ... هم هم هم ....

خدایا شکرت بخاطر این نعمت زیبا .... شکرا لله


موضوعات مرتبط:
نعمتهای کائنات (آسمان و زمین)، نعمتهای موجودات بی جان
برچسب‌ها:
نعمت ها, شکر نعمت, نعمت باد, بادها, نشانه های خداوند

[ جمعه نوزدهم مهر 1392 ] [ 9:50 ] [ علیرضا ]

1 نظر

نعمت کوچک بودن سوراخ آپاندیس در بچه ها

نعمت ۱۵۶

نعمت آپاندیست کوچک در کودکان .... خدایا شکرت که مجرای اپاندیس رو در کودکان کوچک قرار دادی وگرنه با این ورجه وورجه ای که بچه ها موقع غذا می کردند باید با هر وعده غذا احتمال وارد شدن غذا در اون می رفت و کودکان ما دچار اپاندیس می شدند...

الحمدلله


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
نعمتهای خداوند به بچه ها, کودکان, نعمت کوچک بودن سوراخ آپاندیس در بچه ها

[ پنجشنبه هجدهم مهر 1392 ] [ 0:33 ] [ علیرضا ]

4 نظر

نعمت هنرمندی و نقاشی انسان

نعمت ۱۵۵

خدایا شکرت که به ما هنرمندی رو آموختی تا به خلق آثار زیبا بپردازیم .... و بتونیم یه کپی کوچک از زیبایی آثار تو در ارشیو خانمون داشتاه باشیم .. تصاویر زیبا رو در ادامه مطلب ببینید ..ضرر نمی کنید

 

 

 

 


موضوعات مرتبط:
نعمتهای مربوط به علم
برچسب‌ها:
نعمت های خداوند, سپاسگزاری از خدا, سپاسگذاری از پروردگار, نعمت هنر نقاشی, انعم
ادامه مطلب

[ چهارشنبه هفدهم مهر 1392 ] [ 12:57 ] [ علیرضا ]

1 نظر

نعمت زیارت عاشورا

نعمت ۱۵۴

نعمت زیارت عاشورا

خدایا شاهکار کردی .. هر وقت دلمون تنگ میشه برای امام حسین ... جملاتی رو بهمون یاد دادی که باهاش با زبان عاشقانه و خیلی زیبا با اماممون حرف میزنیم و درد دل می کنیم ... هر وقت دلمون گرفت برای علی اصغر ع برای حضرت علی اکبر ع .. برای حضرت ابالفضل ع کتاب دعاها رو باز می کنیم ...زیارت عاشورا رو که پیدا کردیم با محبتی که در دلمون قرار دادی زمزمه می کنیم .. یا اباعبدلله .. انی سلم لمن سالکم ... اقا جان با هرکسی با شما دوست بود محبت داشت منم دوستم و بهش محبت دارم .. خودت هم که عشق منی ....

خدایا ممنوتیم بابت این احسان بزرگ ...


موضوعات مرتبط:
نعمتهای معنوی
برچسب‌ها:
نعمتهای الهی, نعمت زیارت عاشورا, نعمت های خدا, شکرگزاری, تشکر نمودن از پرودگار

[ چهارشنبه هفدهم مهر 1392 ] [ 7:52 ] [ علیرضا ]

1 نظر

نعمت سایه

نعمت ۱۵۳

نعمت سایه

 


یکی از نعمتهای جالب خداوند به بشر، نعمت سایه می باشد که زیاد هم به چشم نمی آید ..اگر سایه نبود و سیستم جهان به شکلی بود که نور همه جا را فرا می گرفت ، دیگر از شب خبری نبود ... و 24 ساعت روز داشتیم و از خسوف و کسوف هم به طریق اولی خبری نبود،

 

 از طرفی برای خنک شدن در حرارت آفتاب در تابستانها موجودات به سایه پناه می برند که باعث ارامش انها می شود. سایه ها در مواردی دیگر نظیر جهت یابی و علم نجومی نیز نقش به سزایی دارد مثلا چهارده فرم ماه در نتیجه ایجاد سایه بر روی آن است که مربوط به شناسایی زمان می شود سایه چنان ماهیتی دارد که در قیامت با عبارت ظل بیان شده مثلا "ظل من یحموم" « اهل شقاوت در سایه‌ای‌ از دود و دُخان‌ آتش‌ جهنّم‌  قرار دارند » یا  إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ : همانا متقین در سايه‏هاى (درختان بهشتى) و در ميان چشمه‏ها قرار دارند»

یا در سوره نحل فرموده "أَوَ لَمْ یَرَوْاْ إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ یَتَفَیَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَالْشَّمَآئِلِ سُجَّدًا لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ " آیا به چیزهایى که خدا آفریده است، ننگریسته‏ اند که [چگونه‏] سایه‏ هایشان از راست و [از جوانب‏] چپ می‏گردد که آن را شبیه یک موجود بیان کرده ، سایه اجسام از ابتدای طلوع خورشید تا آخر روز در حرکت است. ابتدا سایه اجسام در سمت راست حرکت میکند تا ظهر و از آن به بعد به چپ تعییر مکان میدهند تا پایان روز، 

 

 

در اینجا خداوند حرکت سایه هاى اجسام را در راست و چپ بعنوان نشانه اى از عظمتش معرفى مى کند و آنها را در حال سجده براى پروردگار و تواضع و خضوع مى داند، آیه شریفه میخواهد مشرکین را که منکر توحید و نبوتند راهنمایى کند به اینکه در حال اجسام سایه‏ دار که سایه از چپ و راستش دور می‏زند نظر کنند، چون این حال سجود و خضوع در برابر عظمت و کبریاى خدا را مجسم می نماید، سایه می تواند مناظر بدیعی را در طبیعتن ایجاد کند و آن را از نظر ما متنوع تر بسازد

    

 

 


موضوعات مرتبط:
نعمتهای کائنات (آسمان و زمین)
برچسب‌ها:
نعمتهای الهی, نعمت سایه, نعمت های خدا, شکرگزاری, تشکر نمودن از پرودگار

[ سه شنبه شانزدهم مهر 1392 ] [ 8:28 ] [ علیرضا ]

1 نظر

نعمت دهه اول ذی الحجه

نعمت ۱۵۲


نعمت دهه اول ذی الحجه


یکی از نعمتهای بزرگ خداوند به ما مسلمانها دهه اول ذی الحجه و ثواب های متعدد آن می باشد در این دهه با خواندن 10 نماز دو رکعتی در بین نماز مغرب و عشاء در ثواب حاجیان شریک می شویم .. به همین راحتی ... آن ثواب عظیم که زبان از گفتن آن عاجز است، در این دهه خصوصا روز اول آن یعنی یوم الترویه آنقدر ثواب زیاد است که آدمی متحیر می ماند خداوند عجب توجهی به بندگان ضعیف کرده است ...

 


شنیده ای که مثلا فلان کار را انجام بده پول پارو می کنی ... ما هم امروز افتخار داریم که به شما بگوییم این دهه را سخت کوش باشید ثواب پارو می کنید .. حالا ثوابهای خداوند بزرگ که کل عالم از اوست کجا پول ناچیز ساخت دست بشر کجا .... بهشت جاویدان وعده داده شده به انسان کجا جوایز فانی بشری و پول کجا ...
قدر نعمت را بدانیم و تا دیر نشده استفاده کنیم و شکر گزار آن باشیم

 

خدایا شکرت


برچسب‌ها:
نعمت دهه اول ذی الحجة, دهه اول ماه حاجیان, ثواب روز ترویه, اعمال دهه, مناسک حج

[ دوشنبه پانزدهم مهر 1392 ] [ 7:22 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

یا جواد الائمه (ع)

ضمن عرض  ادب و احترام به بازدیدکنندگان و دوستان عزیز :

شهادت مظلومانه مظهر جود و سخا و علم و معرفت، امام جواد(ع)  رو به شما تسلیت عرض میکنم

امیدوارم که از دوستداران واقعی آن حضرت و پیروان راهش باشیم  .

هدف از ایجاد این پست عرض تسلیت و همچنین ذکر یکی از احادیث گرانبهای امام جواد علیه السلام بود که در راستای اهمیت شکرگزاری است .

 

امام جواد علیه‌السلام میفرمایند :

تا هنگامی که سپاسگزاری بندگان ادامه دارد

نعمتهای خداوند قطع نمی‌شود . . .

 

 

 

 

 سلام ما به رخ انور امام جواد
درود ما  ، به تن  اطهر  امام جواد
غريب  بود  و  غريبانه  جان  سپرد  و  نبود
كسى  به  وادى غم، ياور امام جواد

 

 

 

 

[ یکشنبه چهاردهم مهر 1392 ] [ 16:46 ] [ سادات ]

نظر بدهید

رهبر

نعمت 151

بالاخره به آرزویم رسیدم. آرزویی که فکر می کردم رسیدن به اون غیر ممکنه!

آرزوم بود بدونم رهبرم آقای خامنه ای اگر پیامی بخواهد به من بدهد چه می گوید؟

ایشان پیام داد : درس بخوانید. روزنامه بخوانید، تحلیل کنید.

  خدایا شکرت که به آرزوم رسیدم.

چه خوب است داشتن نعمتی مثل رهبر، رهبری مثل : آقای خامنه ای

[ یکشنبه چهاردهم مهر 1392 ] [ 16:19 ] [ امیدوار ]

نظر بدهید

نعمتهای بدن انسان، دستها

نعمت ۱۵۰

نعمت کف دستها

 

امروز هم نعمت زیبای دیگری را با هم مرور کنیم . نعمتی که استفاده های زیادی از آن نموده ایم ولی با وجود دهها بار دیدن آن در شبانه روز از آن غافلیم .. کف دستهای انسان نعمتی بسیار مهم و ارزشمند است که خدا آن را برای ما هدیه داه است. محل استقرار انگشتان، محل کتابت سن شریف پیامبر ..  هیچ گاه فراموش نمی کنم .. بچه که بودم می خواستم آب بخورم دستهایم کوچک بود .. آبی در آن جمع نمی شد. پدرم دستش را زیر شیر آّب می گرفت پر از آب می کرد و میشد شبیه یک کاسه که مرا سیراب می کرد .

 

 آنجا بود زیبایی این نعمت خود را نشان می داد و لذت می بردم از این نعمت . آری کف دست می تواند کاسه شود برای نوشیدن آب، می تواند نوازشگری مهربان باشد تا دست بکشی رو سر یتیمان و برای خودت ثواب پارو کنی ، می تواند دست دوستت، پدر و مادرت را به گرمی بفشارد ، می توانی لیوان آب را بگیری و کیلومترها با خود حمل کنی، می تواند حائل نور خورسید و سایبان شود برای چشمانت . شاید هم قدمان کوتاه بود و از دوستمان خواستیم دستانش را نردبانی کند برای پایمان ولی از همه مهمتر اینکه این قسمت از بدن  یکی از ۷ موضع سجده گاه است چنانچه امام جواد ع در هنگان اجرای حکم بریدن دست دزدی شرور این گونه عمل فرمودند:

 در زمان حکومت معتصم، روزی دزدی اقرار به دزدی کرد و خواستار اجرای حد الهی شد. معتصم علما از جمله امام جواد علیه السلام را جمع کرد و پرسید:« از کدام قسمت دست باید برید؟» یکی از حاضران گفتاز مچ.» معتصم پرسید:« چرا؟» گفت:« برای این که دست یعنی« انگشت‌ها و کف دست و مچ.» چون خداوند در قرآن درباره حکم تیمم می‌فرماید: « فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم»؛ (صورت‌ها و دست‌هایتان را مسح کنید.)» پس از این استدلال، افراد دیگری نیز با او هم عقیده شدند. ولی عده‌ای گفتند:« دست دزد باید از آرنج قطع شود؛ زیرا خداوند درباره حکم وضو می‌فرمایدو ایدیکم الی المرفق»؛ (دست هایتان را تا آرنج بشویید.) پس دست یعنی تا آرنج.» معتصم رو کرد به امام جواد علیه السلام و پرسید:« تو چه می‌گویی، ابو جعفر؟» امام فرمود:«دیگران نظرشان را گفتند
معتصم گفت:«به نظرات دیگران کاری ندارم. نظر تو چیست؟» امام جواد علیه السلام فرمود:« مرا معاف کن.» معتصم گفت:« تو را به خدا قسم می‌دهم نظرت را در این باره برای ما بگو.» امام جواد علیه السلام فرمود:« حال که به خدا قسم یاد کردی، می‌گویم. این افراد درباره حکم قطع دزد اشتباه کردند و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله را نفهمیدند. دست دزد را باید از آخرین مفصل انگشت‌ها قطع کرد؛ و کف دست را نباید قطع کرد.» معتصم پرسید:« چرا؟» امام جواد علیه السلام پاسخ دادرسول الله فرموده است سجده بر هفت عضو انجام می‌گیرد: صورت، دو دست، دو زانو، دو پا. و اگر قرار باشد دست دزد از مچ قطع بشود، کف دست برای سجده باقی نمی‌ماند؛ در حالی که خداوند می‌فرمایدان المساجد لله»؛ (یعنی اعضای هفت‌ گانه‌ی سجده از آنِ خداست » و آنچه برای خداست قطع نمی‌شود.» معتصم از فرمایش امام جواد علیه السلام شگفت‌زده شد و دستور داد دست دزد را از قسمت انگشت‌ها قطع کنند

قنوت در نماز نیز جلوه ای زیبا از عبودیت است که زیبایی خود را مدیون کف دستهاست آن زمان که کشکول گدایی را به آستان خداوند بزرگ در دل شبها می بری تا از رزق خویش در آن بریزد.

 


  ... این همه نعمت در یکجا جمع شده .. در دستان شما ... آیا جای شکر ندارد ؟

                      الحمدلله الملک الحق المبین ... الحمدلله رب العالمین

 

محمد امین بازدید : 30 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

 

نعمت ۱۶۸

نعمت حرکت هماهنگ چشمها

از نعمتهای زیبای خداوند حرکت همزمان و هماهنگ چشمهاست . یعنی به هر طرف نگاه کنی دو چشم شما با هم به آن طرف نگاه می کنند حال اینکه اگر هر کدام به طرفی نگاه می کرد یا با هم غیر هماهنگ بودند. علاوه بر زشت شدن چهره انسان ها طرف مقابل نمی دانست الان به کجا نگاه می کنید و عکسها و مکالمات خنده داری اتفاق می افتاد

 

Description: http://theeyecare.info/wp-content/uploads/2012/07/importance-of-eyes-642x300.jpg


موضوعات مرتبط:
نعمتهای بدن انسان
برچسب‌ها:
نعمتهای الهی, نعمتهای پروردگار, و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها, انواع نعمتهای خداوند, نعمت حرکت هماهنگ چشمها

[ سه شنبه هفتم آبان 1392 ] [ 7:29 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت دم قورباغه ها در دوران کودکی

نعمت ۱۶۷

نعمت دم قورباغه ها در دوران کودکی

قورباغه وقتی از تخم بیرون بیاید دمی دارد که او را به جلو می راند و یاعث می شود برای غذا خوردن استفاده از انرژِی خورشید و ... در آب حرکت کند و نهایتا بزرگ شده و جزئی از خلقت گردد و کنترل کننده حشرات در طبیعت و یا غذای جانوران دیگر گردد و در چرخه طبیعت نقش داشته باشد ..

Description: http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1392/06/01/00381361.JPG

خدایا شکرت بخاطر این نعمت و آیه بزرگ


موضوعات مرتبط:
نعمت حیوانات
برچسب‌ها:
نشانه های خداوند, نشانه ها, نعمت دم قورباغه ها در دوران کودکی, نعمتهای زیبا و پنهان خداوند کریم و بزرگ

[ دوشنبه ششم آبان 1392 ] [ 7:15 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت عید غدیر خم

نعمت ۱۶۶

وجود و حلول نعمت جشن غدیر و برگزیده شدن امام علی ع به جانشنی پیامبر که شاید از بهترین نعمتهای خدا باشد را با به همه شما تبریک می گوییم ...


موضوعات مرتبط:
نعمتهای معنوی
برچسب‌ها:
نعمت ها, نعمت امام علی ع, غدیر خم

[ چهارشنبه یکم آبان 1392 ] [ 13:20 ] [ علیرضا ]

نظر بدهید

نعمت انرژِی بالای کودکان و جنب و جوش آنان

نعمت ۱۶۶

نعمت انرژِی بالای کودکان و جنب و جوش آنان

Description: http://world-health.ir/wp-content/uploads/%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A92.jpg Description: http://www.emahd.ir/far/golhayebehesht/modpub/News/upfiles/7863ed9c6f4415ecb5606535b3cbe00a.jpg

به راستی اگر کودکان مثل افراد بزرگسال حوصله تحرک نداشتند و خسته می شدند انگیزه شیرین کاری و توجه ما به آنها کمتر میشد و نمی توانستند خوب رشد کنند و دنیای اطراف را کشف کنند ... قد کوچک و پاهای کوچک آنها باعث شده تا زمین خوردند سریع بایستند ولی برای ما زمین خوردن همانا و یک ساعت یا یک روز خوابیدن در بستر همانا ...

خدایا شکرت بابت این نعمت بزرگ

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 9
  • بازدید کلی : 684